آزمون ناکامی(P.F.T)، سعی می‌کند تا واکنش‌های آزمودنی را با استفاده از اصول کلی نظریه بسیار عمیق ناکامی روشن سازد. مطابق این نظریه، رفتار ارگانیسم به هنگام برخورد با مانعی که عدم ارضای یک احتیاج حیاتی را موجب گردیده و در او ایجاد محرومیت می‌کند، مورد بررسی قرار می‌گیرد. بنا به ادعای روزنزویگ، این آزمون در حد وسط آزمون‌های تداعی کلمات یونگ[1] و آزمون اندریافت موضوع(T.A.T)[2] قرار دارد.

این آزمون، از این نظر به آزمون اندریافت موضوع  شباهت دارد که از نقاشی به عنوان محرک استفاده می‌کند تا همانندسازی آزمودنی مساعد شود. از چند لحاظ نیز با آن متفاوت است. از یک طرف، تصاویر خیلی به هم شبیه‌اند. از طرف دیگر، این تصاویر پاسخ‌های کلامی تقریبا ساده و کوتاه‌تری(در حد یک یا دو جمله) را ایجاد می‌کنند. موقعیتی که در این آزمون عرضه می‌شود، اختصاصی‌تر است.

همچنین، این آزمون به علت محدودیتی که در محرک‌ها قایل شده، به آزمون تداعی کلمات شباهت دارد. این محدودیت اجازه می‌دهد تا ارزشیابی پاسخ‌ها عینی‌تر شود. در هر تصویر، فرد سمت چپ در حال گفتن کلماتی است. این کلمات می‌توانند ناکامی خود فرد یا ناکامی فرد سمت راست را نشان دهند. در بالای سر فرد سمت راست، همیشه یک خانه‌ی خالی برای نوشتن پاسخ‌ها وجود دارد. خطوط و حرکات چهره افراد در این آزمون کاملا حذف شده است تا از القای اعمال و گفتار اجتناب شود و در نتیجه همانندسازی بهتر انجام گیرد.[3]

پاسخ‌ها معمولا از دو نظر یا دو بعد ارزشیابی می‌گردند. یکی جهت و سوی تهاجم و دیگری نحوه‌ی عکس‌العمل. از جهت تهاجم، پاسخ آزمودنی ممکن است "برون‌تنبیهی"[4] باشد که در این صورت، آزمودنی نسبت به ناکامی موجود به صورت تهاجم به دنیای خارج پاسخ می‌گوید. در برخی موارد ممکن است پاسخ "درون‌تنبیهی"[5] باشد که در این صورت، آزمودنی با متهم ساختن خود جوابی می‌دهد. در برخی موارد هم پاسخ آزمودنی جنبه تهاجمی ندارد و فرد به توضیح موقعیت پرداخته و آن را ساده و غیرمهم تلقی می‌نماید. از لحاظ نحوه‌ی عکس‌العمل، پاسخ‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند: