در این فعالیت نمایشى تماشاگرى در کار نیست و یک گروه به بازى هاى نمایشى در جمع خود و براى خود مى پردازد و موضوع آن زندگى و تمایلات خود گروه بازیگران است.
محل تلاقی روان‌شناسی و هنر
تئاتردرمانی یا سایکو‌درام اصطلاحی تقریبا جدید است که به تازگی وارد ادبیات روان‌شناسی ایران شده است و اکثریت جامعه از اثرات این نوع روان‌درمانی و ماهیت آن بی‌خبر هستند. مسلما هر بار که نام تئاتردرمانی را می‌شنویم شاید بی‌آنکه معنای دقیق آن را بدانیم تلفیقی از امکانات مشترک هنر تئاتر و علوم روان‌شناسی برای ما تداعی شود. اما در روان‌شناسی، تئاتردرمانی را این‌گونه تعبیر کرده‌اند که عبارت است از یک روش گروه‌درمانی که خصوصیات برجسته شخصیت، ارتباطات بین فردی، تعارضات، کشمکش‌های روانی و اختلالات افراد توسط روش‌های مخصوص نمایش مورد مشاهده و بررسی قرار می‌گیرد. در مورد تاریخچه و کاربرد تئاتردرمانی با دکتر بهناز بهدادفر، سایکودراماتیست، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در زیر می‌خوانید.
‌‌‌
‌می‌توانید تاریخچه کوتاهی از تئاتردرمانی در جهان و ایران ارائه دهید؟
تئاتر یکی از هنرهای نمایشی است که انسان را بیش از سایر هنرها به خود مجذوب کرده است. ارسطو اولین شخصی بود که جذابیت این هنر نمایشی را مورد تحلیل و بررسی قرار داد و گفت: «زمانی که آدمیان گرد هم می‌آیند تا نمایشی را تماشا کنند، ناخواسته با قهرمانان نمایش پیوند می‌یابند و همان‌طور که بازیگران در صحنه نمایش با ناملایمات سرنوشت به پیکار می‌پردازند، تماشاگران نیز در پیکاری درونی درگیر می‌شوند که از خلال این فرآیند مفهوم همسان‌سازی یا هم‌ذات‌پنداری شکل می‌گیرد و نتیجه آن پالایش و صیقل یافتن روح تماشاگران است. پس باید گفت که تئاتر خصلتی درمانگر و تسکین‌دهنده دارد.»

مفهوم پالایش که نخستین بار توسط ارسطو به‌کار بسته شد و تکامل یافت در روان‌درمانگری امروز به موضوعی بنیادین بدل شده است. سرانجام دکتر لوی مورنو (اهل رومانی) اساس نظریه تئاتردرمانی یا سایکو‌درام را در سال 1921 در وین پایه‌گذاری کرد. وی جزو دسته از افرادی بود که روش تحلیل فروید را قبول نداشت و معتقد بود که خلاقیت و عمل در تئاتر خودانگیخته است و باعث درمان اختلالات می‌شود. مورنو بعدها به آمریکا مهاجرت و سایکو درام را در کلینیکی مشهور در نیویورک پایه‌گذاری کرد که تا به امروز آموزش تئاتردرمانی در این کلینیک ادامه دارد. اما متاسفانه تئاتردرمانی در ایران هنوز جا نیفتاده است چراکه سایکو‌درام یکی از روان‌درمانی‌های جدید است که وارد روان‌شناسی شده، به همین دلیل تعداد سایکودراماتیست‌ها در جامعه ما بسیار اندک هستند. از این رو جامعه ایران با این شیوه روان‌درمانی آشنایی چندانی ندارد.

‌از دید شما به‌عنوان یک سایکودراماتیست، تئاتردرمانی چیست؟
محل تلاقی روان‌شناسی و هنر؛ شاید بهتر آن است که بگوییم تلاقی روان‌شناسی و تئاتر است. سایکودرمانی از جمله روان‌درمانی‌های بسیار موثری است که نتایج ثمربخش آن در پیشگیری و درمان مسایل روانی و اجتماعی به اثبات رسیده است. تئاتردرمانی، نمایشنامه‌ای است که سناریو را خود مراجعه‌کننده با کمک بقیه مراجعان که در گروه نقش تماشاگر را دارند در صحنه بازی می‌کند.

آیا ‌تئاتردرمانی نسبت به سایر روان‌درمانی‌ها و گروه‌درمانی‌های دیگر امتیازی دارد؟
تئاتردرمانی، حافظه هیجانی و احساسی افراد را که در نیمکره راست مغز واقع شده در صحنه به همراه نیمکره چپ که واقعیت‌های روزمره و منطقی است، وارد بازی می‌کند. در واقع سایکو‌درام محل تلاقی نیمکره راست و نیمکره چپ مغز است که این مساله یعنی بازی دادن نیمکره راست مغز باعث شده که این نوع شیوه روان‌درمانی نسبت به سایر روان‌درمانی‌ها برتری داشته باشد.

‌سایکو درام در چه زمینه از درمان اختلالات کاربرد دارد؟
متاسفانه تحول روان‌شناختی همه افراد بدون عیب و نقص تحقق نمی‌یابد. بسیاری از افراد هرگز فرصت پرداختن به بخش‌هایی از تحول عاطفی، شناختی و اجتماعی خود را به دست نمی‌آورند. صحنه تئاتردرمانی فرصت مجددی در اختیار این افراد قرار می‌دهد تا این جنبه فراموش‌شده خود را کشف کنند. باید اشاره کرد که سایکودراما در درمان همه نوع اختلالات کاربرد داشته و محدودیتی در این زمینه ندارد. البته موثرترین کاربرد آن برای مشکلات روابط بین فردی است چراکه در صحنه ما رابطه «من» و «تو» را به عمل می‌آوریم، علاوه بر این در درمان اختلالات شخصیتی و هیجانی نیز کاربرد دارد چراکه تئاتردرمانی از همه فنون و تئوری‌های روان‌شناسی کمک می‌گیرد.
تئاتردرمانی همچنین برای افرادی که دچار اختلالات پس از سانحه یا اختلالات پس از استرس شده‌اند از جمله برای جانبازان و کسانی که در جنگ صدمات روحی دیده‌اند بسیار مفید و نتیجه‌بخش است. بارها شده که در روان‌درمانی‌های فردی، من به‌عنوان یک درمانگر به بن‌بست رسیده‌ام اما زمانی که مراجعه‌کننده را وارد تئاتردرمانی کرده‌ام کاملا جواب گرفته‌ام و علت آن هم این است که سایکو‌درام از موثرترین درمان‌هاست چراکه فرد را درگیر اجرا می‌کند.

‌ تئاتردرمانی بیشتر به روان‌شناسی نزدیک است یا روانپزشکی؟
از آنجا که تئاتردرمانی جزو روان‌درمانی‌هاست زیرمجموعه روان‌شناسی محسوب می‌شود. البته ناگفته نماند ما مراجعانی داریم که تحت نظر روانپزشک و دارودرمانی هستند اما بنا به دستور روانپزشک‌شان به تئاتردرمانی روی آورده‌اند. معمولا نمی‌توان بین روان‌شناسی و روانپزشکی در این زمینه تمایز قایل شد. از دید من یک جور تعصب است که بگوییم فقط این یا فقط آن.

 ‌گروه‌های تئاتردرمانی از چه اجزا و ارکانی تشکیل شده است؟
اجزای گروه تئاتردرمانی شامل 1-مراجعه‌کننده (بازیگر) 2-کارگردان (درمانگر) 3-صحنه 4-تماشاگران که با بازیگر همانند‌سازی می‌کنند، هستند که در واقع در یک مرحله آنها جزو حضار و تماشاگران هستند و در مرحله دیگر بازیگر. آنچه در تئاتردرمانی مهم است، خودانگیختگی و خلاقیت است که مراجعه‌کننده در خود صحنه فرصت پرداختن به بخش‌هایی از تحول عاطفی و شناختی پیدا می‌کند و صحنه نمایش فرصت مجددی در اختیار فرد قرار می‌دهد تا جنبه‌هایی از وجود خود را که کشف نکرده یا فراموشش کرده، پیدا کند.
تئاتردرمانی همچنین دارای سطوح سه‌گانه صحنه است که عبارتند از:
سطح اولیه که شامل مرحله آمادگی در جلسات اول است که به مسایل و خاطرات کم‌اهمیت و رویدادهایی که در زمان حال است، می‌پردازد. سطح دوم، خاطرات مهم، مشکلات و تعارض‌هایی که نزدیک به گذشته فرد است مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد و سطح آخر که به‌عنوان درونی‌ترین سطح مربوط به بحران‌ها و ضربه‌هایی است که مربوط به گذشته‌های دور است.

‌تئاتردرمانی در چند جلسه محدود می‌شود؟
تعداد جلسات سایکودرام محدودیتی ندارد. ممکن است از یک کارگاه یک روزه باشد تا... . تجربه شخصی من نشان داده که حداقل باید فرد برای درمان در چهار جلسه از تئاتردرمانی شرکت کند.

‌مراجعه‌کننده چه زمانی این نیاز را در خود می‌بیند که برای درمان از گروه‌های تئاتردرمانی کمک بگیرد؟
در کل مشاور یا روانپزشک فرد باید این نیاز را تشخیص بدهد که بیمارش به تئاتردرمانی احتیاج دارد یا اینکه ما مراجعانی داشته‌ایم که قبل از رفتن پیش روان‌شناس یا روانپزشک مستقیم سراغ تئاتردرمانی آمده‌اند که باید درمانگر در یکی، دو جلسه، شرح حال وی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و ببیند که نیاز به سایکو درام دارد یا خیر.

میگنا: در اوایل قرن بیستم، دکتر ژاکوپ لوی مورنو اساس نظریه سایکودرام را در وین بنیان گذاشت. دکتر ژاکوپ سایکو درام رو علم کشف حقیقت نامید. شاخه اى که امروز با عنوان کلى «نمایش روانشناختى» (سایکودرام) شناخته مى شود.
اگرچه تصور عمومى از تئاتر، اجراى نمایش بر صحنه و براى تماشاگر است اما واقعیت این است که از حدود دهه سوم قرن بیستم، شکل دیگرى از نمایش پا به عرصه گذاشت که تماشاگر در آن جایى نداشت. نمایشى که ابداع آن را به ابتکارات خاص «مورنو» نسبت مى دهند. مورنو روانشناسى شیفته نمایش بود که در فلسفه، جامعه شناسى و مذهب نیز مطالعاتى عمیق داشت و صاحب نظر بود. او پى برد که هنر نمایش ظرفیت هاى مهمى براى هدف هاى روانشناختى دارد، و به دنبال آن دست به ابداع تمرین و بازى هایى نمایشى زد که منجر به ایجاد شاخه خاص در نمایش شد. شاخه اى که امروز با عنوان کلى «نمایش روانشناختى» (سایکودرام) شناخته مى شود. در این فعالیت نمایشى تماشاگرى در کار نیست و یک گروه به بازى هاى نمایشى در جمع خود و براى خود مى پردازد و موضوع آن زندگى و تمایلات خود گروه بازیگران است. ویژگى دیگر و بسیار خاص این نوع نمایش، نتیجه و کاربرد خاص آن است. نتیجه و کاربردى که اگر نتوان گفت در اجراى نمایش صحنه اى و براى تماشاگر به کلى غایب است، مى توان گفت که ابعاد و تعریف آن با اینگونه نمایش شباهتى ندارد و به عبارتى نتیجه حاصل از این نمایش از جنس و جوهر ویژه خود برخوردار است، نتیجه اى که اولاً مستقیماً متوجه همان بازیگرانى است که در جمع خود بازى مى کنند و دوماً نتیجه اى اصولاً از جنس دستاوردهایى است که روانشناسى به دنبال آن است. اصطلاح فارسى «نمایش روانشناختى» برابر نهادى آزاد براى سایکودرام (psychodrama) است، این واژه انگلیسى تا مدت ها (حتى گاهى امروزه) به «تئاتردرمانى» یا «نمایش درمانى» ترجمه شده است.
اما واقعیت این است که «نمایش درمانى» فقط جزیى و شاخه اى در درون این مفهوم است. خود این واژه اشاره اى مستقیم یا تخصصى به «نمایش درمانى» ندارد و ترکیبى ساده از دو واژه عام «نمایش» و «روان» (روان _ نمایش) است.
دکتر حسن حق شناس و دکتر حمید اشکانى که از اولین کسانى هستند که به ترجمه هاى تخصصى در این زمینه پرداخته اند، در پیش گفتار کتاب «درون پردازى» (که ویرایش قدیمى تر آن در سال ۱۳۷۰ با نام «تئاتردرمانى» به چاپ رسیده است) چنین مى گویند: «واژه «تئاتردرمانى» در مقابل «سایکودرام» تا حدودى نارسا است و سپس اضافه مى کنند: ««سایکودرام» به بیماران محدود نمى شود، بلکه این پدیده در موقعیت هاى آموزشى، مشاور ازدواج و مشکلات مراکز صنعتى به کار مى آید.»
به این مجموعه مى توان اضافه کرد که این نمایش در بسیارى زمینه هاى مشاوره و نیز آنچه که امروز به عنوان «مهارت هاى رفتارى» شناخته مى شود و همچنین توسعه و شکوفایى عواملى مثل احساس، ادراک، شناخت و تخیل برنامه هاى اساسى دارد، ضمن آنکه تفریح و تفننى است که در بازسازى آرامش و تعادل روانى به خوبى موثر است. از همین رو «سایکودرام» بسیار فراتر از حوزه «نمایش درمانى» است و این شیوه تنها شاخه اى از آن است و برابر نهاد «نمایش روانشناختى» با درونمایه و اصل واژه «سایکودرام» همخوان تر است.
اما کاربرد «نمایش درمانى» در ایران بسیار محدود بوده و هست. یکى دو نهاد موجود نیز در واقع به عنوان نهادهاى نمونه اى فعالیت مى کنند. «نمایش درمانى» از روش شناسى تخصصى و خاص خود برخوردار است و جلسات آن را کارگردانى که متخصص روانشناسى بالینى و یا متخصص در گرایشى که روانشناسى شخصیت زمینه اصلى آن است هدایت مى کند. میگنا دات آی آر.وى البته باید در زمینه نمایش نیز از شناخت تخصصى لازم برخوردار باشد و مانند کارگردان هنرى تئاتر، توان مقدمه چینى و برانگیختن درون بازیگر و ایجاد میل و شوق به بازى خلاق را داشته باشد. او باید رفتارها، معانى نهفته و عواطف را به زبان نمایشى (دراماتیک) بشناسد و اتفاقات زنده و فى البداهه جریان بازى را به شکلى خلاق جزیى از بازى و نمایشى کند که با هدفى درمانى جریان دارد و به اصطلاح با کالبدشناسى رویدادها که طى آن هدفى روانشناختى با زبانى نمایشى دنبال مى شود آشنایى کافى داشته باشد و در همه این زمینه ها دستیار یا دستیاران خود را به خوبى به کار گیرد.
جنبه دیگرى از «نمایش روانشناختى» شاخه بسیار مهم «نمایش شکوفایى» یا «نمایش خلاقیت» (creative drama) است که با نام «تئاتر خلاق» نیز معرفى مى شود، نامى که هر چند ترجمه واژه به واژه امانت دارى است اما گمان نمى کنم مفهوم آن را به درستى منتقل کند. این شیوه نمایشى بر حوزه سنى کودکان تا جوانان تاکید خاصى دارد و بیشتر تمرکز این نوشته نیز متوجه آن است. در این نمایش آنگونه که در «نمایش درمانى» رایج است کار تخصصى روانشناختى به طور مستقیم مطرح نیست، بلکه روانشناسى در طرح و برنامه ریزى هاى کلان آن نقش اساسى دارد. برنامه هاى این تئاتر، رها شدن در دنیایى از بازى هاى حرکتى، شعر و ترانه و بازى هاى نمایشى است، در بازى هاى حرکتى، هدف هایى مانند رسیدن به رشد و خلاقیت ذهنى و جسمى (و در مسیرى از ساده به پیچیده) دنبال مى شود. در تمرین هایى مثل بازى هاى نمایشى، مهارت هاى رفتار و شناختى که با هدف درک روشن تر فرد از خود، به خصوص جنبه هاى پنهان مانده خود (از جمله استعدادها، خواسته ها و عواطفى که همیشه به راحتى خود را نشان نمى دهند) و نیز درک بهتر دیگران و محیط و یا پس زدن بعضى عوامل مزاحم درونى که راه بروز توانایى هاى نهفته در شخص را مى بندند، که از آن جمله مى توان به رشد مهارت هاى لازم براى کار گروهى اشاره کرد. به طورى که فرد با مهارت و تسلط بیشترى در جمع و با جمع کار، زندگى، شادى، رقابت و همکارى کند.
از جهتى دیگر این بازى هاى نمایشى عرصه اى براى برون ریزى هیجان ها است، که یکى از نیازهاى زیستن است، زیرا عواطف، غرایز و نیروهاى درونى ما چنان زایش و انباشتگى پربارى دارند که فعالیت هاى عادى زیستن نمى تواند آنها را به خوبى آزاد کند و تعادل لذت بخش و آرام کننده اى بسازد و این کار نمایشى با رهاسازى فرد در دنیایى از شعر و ترانه، حرکت، بازى و نمایش مانند فعالیت هاى دیگرى همچون ورزش، تفریح، آثار هنرى، هم صحبتى (که به خصوص زن ها از آن بهره مى برند)، از جمله بسترهاى لذت بخش رهاسازى هیجان ها است و این برنامه نمایشى در محدوده ماهیت و تعریف خود سهمى از این نقش را برآورده مى کند.  
درکل تئاتر درمانی تلفیقی از هنر تئاتر و دانش روانشناسی است که روی بیما­رهای جسمی تاثیرمستقیم ندارد، مگر بیماریهایی که ریشه روان­- ­تنی یا ریشه تمارض داشته باشند. یعنی فرد به دلیل مشکلات و مسائل روحی و روانی­اش خود را بیمارنشان دهد.
سایکو درام مستقیماً روی روان انسان تاثیرمی گذارد و دریک محیط امن و دربسته امکان تمرین زندگی را فراهم می­ آورد تا بیماران موقعیت­­هایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی  تجربه آن امکان پذیر نیست،این تجربیات اگر در زندگی واقعی روی دهد ممکن است برای اشخاص عواقب سنگینی را به همراه داشته باشد.

آدمی که دچار اختلال خلقی یا عصبی است، پرخاشگراست، خجالتی و کم رو یا حتی پرحرف است، مشکلاتش را از طریق تئاتردرمانی قابل حل است. در واقع تئاتر درمانی بیماریهای پیشرفته روانی که نمی توان ریشه آن را پیدا کرد بسیار موثر است  البته با کمی دقت تفاوتهای بسیاری بین تئاتر درمانی و سایکو درام هست. بدین صورت که درسایکودرام کارگردان به صورت گفتگو وارد عمل می شود و بیشتر سوال می پرسد و با تکنیکهای خاص سعی در بهبود بیمار دارد. مثل تکنیک صندلی داغ که فرد می نشیند و افراد مختف این اجازه را دارند تا ازاو سوالات بیشماری کنند و او بدون هیچ ترس و واهمه ای به آنها جواب دهد. اما در تئاتردرمانی، کارگردان بیشتر فضا می‌سازد و درمانجو را از طریق فضاهایی که ایجاد می کند به عکس العمل وا می دارد. در واقع به این صورت که با پخش موسیقی و حرکات که خود کارگردان وارد صحنه می شود بقیه هم از درون به این خواسته می­رسند و وارد بازی می­شود که همه چیز درهمان ابتدا درمان محسوب می­شود....  

-فرزانه نیکروح‌متین- شرق 1567